کد مطلب:36589 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:137

معنای خشم الهی











بحث فلسفی در این زمینه بحث مبسوطی است. اما قدر مسلم این است كه نمی توان گفت كه او همچون آدمیان خشم می گیرد. یعنی خشمی عاطفی و ناشی از تغیر حالت. البته وقتی خداوند نسبت به كسی یا قومی خشم گرفت آثاری در آن شخص یا آن قوم ظاهر می شود كه شبیه به آثاری است كه از خشم انسانی نتیجه می شود و به این دلیل است كه آن حالت را نیز خشم می نامند. دوستی ورزیدن خداوند هم همین حكم را دارد. بدون شك دوستی خداوند مثل دوستی ورزیدن عاطفی انسانی نخواهد بود. ما دوستی خداوند را فقط از روی آثارش می توانیم بشناسیم. خداوند در قرآن می فرماید:

فانظر الی اثار رحمه الله كیف یحیی الارض بعد موتها

(الروم، 50)

به آثار رحمت خداوند بنگر كه چگونه زمین را بعد از مرگ زنده می كند

[صفحه 116]

یعنی پس از خزان و زمستان، بهار می آورد. این آثار رحمت الهی است. ما از طریق این آثار خداوند را رحیم می خوانیم، نه اینكه رحم را در او به معنی دل سوختن و رقت آوردن بدانیم[1] چرا كه اینها اوصاف انسانی اند و خداوند مثل هیچ كس و هیچ چیز نیست (لیس كمثله شیی). اما كشف حقیقت رحمت- آنچنان كه لایق ذات باری باشد- برای ما ممكن نیست و از ما هم خواسته نشده است و بلكه از ما فقط خواسته شده كه خداوند را در ذات و صفات و افعال تشبیه نكنیم یعنی مانند خلایق ندانیم.

مسئله ی «حاجت» هم از مقوله هایی است كه حضرت امیرالمومنین (ع) برای فرزندشان مطرح می كنند: وقتی خدا را شناختی توجه كن كه تو به او حاجت عظیم داری، به همین دلیل به او رو بیاور و در طاعت او بكوش.


صفحه 116.








    1. یحب و یرضی من غیر رقه و یبغض و یغضب من غیر مشقه (نهج البلاغه، خطبه 186) رحیم لا یوصف بالرقه... كبیر لا یوصف بالجفاء... (نهج البلاغه، خطبه 79).